هم اکنون بازار کار حسابداری به شدت نیازمند حسابداران ماهر، با تجربه و مسئول است. چنانچه یک حسابدار ب
واحدهای تجاری پیوسته برای تسهیل درآمد، متحمل هزینه میشوند و موفقیت آنها از طریق مازاد درآمدها و هزینهها در قالب سود اندازهگیری خواهد شد. برای شناخت هزینهها، حسابداران میکوشند از اصل تطابق هزینه و درآمد پیروی نمایند. از این رو، شناسایی هزینه به شناخت درآمد بستگی دارد، البته زمانی که چنین کاری عملی و معقول باشد. این رویه را اصل تطابق هزینه با درآمد مینامیم.
در حقیقت، اصل تطابق بر شناخت و اندازهگیری سود در حسابداری تمرکز دارد. به طور خلاصه، میتوان بیان نمود که باید مخارج را تجزیه و تحلیل کرد تا مشخص شود که آیا بین این اقلام و درآمدها، رابطهای وجود دارد یا خیر؟ هرگاه چنین رابطهای وجود داشته باشد، این مخارج، هزینه تلقی میشوند و در برابر درآمدهای همان دوره قرار میگیرند، نظیر هزینه فروش.
به طور کلی اگر بین هزینه و درآمدها رابطهای وجود نداشته باشد، این مخارج بر مبنایی معقول و منظم، تخصیص مییابند، نظیر هزینه استهلاک و هزینه تامین مالی. هنگامی که چنین روشی نامطلوب به نظر رسد، این مخارج بیدرنگ به هزینه دوره منظور میشوند.
تطابق ضعیف عبارت است از ضعف تطبیق هزینهها با درآمدهایی که از آنها حاصل شدهاند و به عنوان اختلال در رابطه اقتصادی بین هزینههای تحمیل شده با درآمدهای تحقق یافته، مطرح است. تطابق ضعیف، همبستگی بین درآمد و هزینه را کاهش میدهد و میتواند ناشی از دلایل مختلفی باشد. عوامل تجاری غیرقابل اجتناب نظیر هزینههای ثابت، قابلیت ردیابی ضعیف هزینهها، صلاحدید مدیریت و استانداردهای حسابداری از جمله این دلایل هستند.
اصل تطابق هزینه با درآمد یا به اختصار اصل تطابق یکی از اصول حسابداری تعهدی است که بیان میکند هزینهها باید بدون در نظر گرفتن زمان پرداخت در دورهای که به وقوع پیوسته ثبت شود بر خلاف حسابداری نقدی که در آن هزینه در زمان پرداخت آن ثبت میشود چنانچه نتوان رابطهای بین بهای تمام شده کالاهای مصرف شده و درآمد شرکت یافت، چنین هزینههایی را در همان دورهای که مصرف شدهاند ثبت میشود.
به این ترتیب پیش پرداختهای هزینهای (مانند پیش پرداخت اجاره) تحت عنوان دارایی ثبت میشود و سپس در زمان تحقق هزینه (سپری شدن زمان اجاره) به حساب هزینه منظور میشود. اتخاذ چنین رویهای باعث میشود تا هزینههای یک دوره از درآمدهای همان دوره کسر شده و بنابراین محاسبه سود یک دوره مالی به صورت منطقی تری صورت پذیرد.
این ویدئو بخشی از ۵۰ ساعت پکیج جامع آموزش صفر تا صد حسابداری بازار کار میباشد.
در آمد حاصل از فروش کالا یا خدمات غالبا فروش خوانده میشود. برای شناسایی سایر منابع درآمد اصطلاحات دیگری مانند حقالزحمه خدمت حرفهای، کارمزد، کرایه و درآمد بهره به کار میرود. در موسسات تجاری درآمدهایی جدا از درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات وجود دارد که به آن سایر درآمدها گفته میشود.
درآمد بهره حاصل از سرمایه گذاریهای کوتاهمدت و یا بلندمدت که موسسه از سازمانهای اعتباری دریافت نموده است از این نوع درآمدها میباشد. در حسابداری موسسات، یک نوع درآمد با عنوان درآمدهای ثبت نشده نیز وجود دارد. این درآمدها که به نام درآمدهای وصول نشده نیز موسومند، به درآمدهایی گفته میشود که در طی دوره مالی تحقق یافتهاند، ولی دریافت و ثبت نشدهاند.
مثلا اگر یک شرکت قرارداد ارائه خدمات منعقد کند اما دریافت وجه منوط به اتمام کار باشد، درآمد حاصل از ارائه آن بخش از خدمت که مربوط به دوره مالی جاری است تحقق مییابد، در حالیکه در حسابداری، ثبتی صورت نگرفته. در نتیجه در پایان دوره مالی با ثبت یک سند اصلاحی، مانده حسابها تعدیل میگردند.
از حسابداری هزینه برای مدتهای طولانی برای کمک به مدیران در شناخت هزینههای اجرایی یک شرکت استفاده میشده است. حسابداری نوین هزینه، در طی سالهای انقلاب صنعتی ایجاد شد، زمانی که پیچیدگیهای اجرایی یک شرکت بزرگ باعث توسعه سیستمهای ثبت و ردگیری هزینهها برای کمک به مالکان شرکت و مدیران در تصمیمگیری شد.
در اوایل عصر صنعتی بیشتر هزینههای انجام شده توسط یک شرکت از طرف حسابداران جدید “هزینههای متغیر” نامیده میشد زیرا آنها مستقیماً با مقدار تولید تغییر میکردند. پول به کارگران، مواد اولیه و برق و غیره پرداخت میشد که مستقیماً در تولید نقش داشتند. مدیران به راحتی میتوانستند مجموع هزینههای متغیر را برای یک محصول بدست آورده و از آن بعنوان یک معیار نادرست برای تصمیمگیری استفاده کنند.
بر خلاف هزینههای متغیر که با حجم کار افزایش و کاهش پیدا میکنند، برخی از هزینهها در طی دوره فعالیت ثابت میمانند. در طی زمان، اهمیت این “هزینههای ثابت” برای مدیران آشکار شد . نمونههایی از هزینههای ثابت عبارتند از : استهلاک تجهیزات و ماشین آلات و هزینه بخشها همانند نگهداری، ابزار آلات، کنترل تولید، خرید، کنترل کیفی، انبارداری و حمل ونقل، سرپرستی و مهندسی سایت.
در مباحث آموزش حسابداری هزینه شامل بهای اشیا یا خدماتی است که برای تحصیل درآمد مورد نیاز میباشد. به عنوان مثال : هزینه حقوق کارمندان، آب، برق، تلفن، درج آگهی در روزنامه، هزینه استهلاک اثاثه و ساختمان همگی بخشی از هزینههای یک موسسه میباشند. به طور کلی، رقمی را میتوان هزینه جاری یک دوره مالی در یک موسسه به حساب آورد که اولا در ارتباط با درآمد همان دوره باشد، ثانیا موجب کاهش در سود ویژه دوره مالی و در نهایت صاحب یا صاحبان موسسه شود.
نکته بسیار مهم در ارتباط با هزینه این است که هزینههای هر دوره باید از درآمدهای همان دوره کسر گردد و این در واقع براساس یکی از مهمترین اصول حسابداری ( اصل وضع هزینههای یک دوره از درآمد همان دوره ) میباشد و مفهوم آن این است که به عنوان مثال اگر هزینه اجاره ساختمان در پایان دوره مالی پرداخت نگردید، نباید به عنوان هزینه در دوره آتی به حساب گرفته شود، بلکه باید از درآمد همین دوره مالی کسر گردد. در ادامه پیشنهاد میکنم برای تکمیل این بخش، مقاله آشنایی با هزینههای قابل قبول مالیاتی را نیز مطالعه کنید.
برای مثال یک حسابدار تجربی نمیتواند براحتی بین دارایی کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و یا نمیداند که چگونه باید معاملات ارزی را در دفاتر ثبت کرد. حسابداری به عنوان یک نظام پردازش اطلاعات، دادههای خام مالی را دریافت نموده و آنها را به نظم در میآورد. محصول نهایی نظام حسابداری گزارشها و صورتهای مالی است که مبنای تصمیمگیری اشخاص ذینفع (مدیران، سرمایهگذاران و …) قرار میگیرد.
مبالغی که تولیدکنندگان برای تولید صرف میکنند، هزینه تولید نامیده میشود. اگر هزینه از درآمد بیشتر باشد آن را زیان و اگر هزینه از درآمد کمتر باشد، به آن سود گفته میشود. همانگونه که درآمد موجب افزایش سرمایه میگردد، هزینه موجب کاهش آن میشود؛ یعنی هر کاهشی در صندوق هزینه محسوب نمیگردد.
به عنوان مثال : خرید بسیاری از اقلام دارایی مانند خرید ساختمان و اثاثه هزینه محسوب نمیگردد . واریز بدهی و پرداخت وجه به طلبکاران هزینه محسوب نمیگردد. برداشت نقدی صاحب موسسه از صندوق جزء هزینه جاری موسسه نمیباشد.
یکی از مهم ترین اصولی که در حسابداری مورد استفاده است را میتوان اصل تطابق هزینهها و درآمدها دانست که در واقع به عنوان یک بخش از حسابداری سیستمی شناخته میشود و در نهایت به همراه گزارشهای مالی دارای کارایی است.
این اصل که ذینفعان درون سازمانی آن مدیران و حسابداران میباشند و از عناوین ذینفعان برون سازمانی آن مجامع عمومی، بانکها و مقامات مالیاتی یاد میشود دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و از این روی حسابداران باید با دقت بسیار زیادی نسبت به این اصل اهتمام ورزند. اصل تطابق هزینهها موردی است که در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت.
حسابداران باید دقت داشته باشند که از اطلاعات کاربردی گزارشهایی را تهیه کنند که در نهایت برای اصل تطابق هزینه و درآمد در حسابداری مورد استفاده میباشد. از این روی باید گفت که آموزش حسابداری دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و این آموزشها باید به صورت کامل در دسترس شما باشند تا بتوانید این اصل را در بنگاه اقتصادی پیاده سازی کنید.
اما اصول تطابق هزینه با درآمد چیست؟ این سوالی است که در ادامه با شما در مورد آن صحبت خواهیم کرد و در خصوص این اصل از اصول چهارگانه حسابداری بیشتر اطلاعاتی را در اختیار شما قرار خواهیم داد.
باید گفت که اصل تطابق هزینه با درآمد به اندازهگیری و شناسایی درآمدها و سود میپردازد که در هر دوره مالی باید این اصل باید رعایت شود. در نظر داشته باشید که برای اندازهگیری سود در یک واحد به صورت روزانه شما باید هزینههای تحمیل شده را محاسبه کرده و از درآمد کلی کم کنید. از این روی میتوان گفت اصل تطابق هزینه با درآمد زمانی کارایی کامل دارد که درآمد به صورت سود و زیانی ثبت شود و همچنین هزینههای مربوط به عنوان درآمد مشخص شود.
گزارشگیری در اصل تطابق هزینه با درآمد در حسابداری دارای اهمیت بسیار زیادی میباشد و انتظار میرود که حسابدار بتواند به بهترین شکل ممکن این کار را انجام دهد. همچنین حسابدار باید توانایی کار با نرم افزار حسابداری را به طور کامل داشته باشد.
در ادامه با شما همراه هستیم تا بیشتر در خصوص انواع اصول حسابداری صحبت کنیم که قطعا در درک بهتر اصل تطابق هزینه با درآمد به شما کمک خواهد کرد.
این اصل به ما کمک میکند تا بتوانیم گزارشهای مربوط به درآمد و سود را بیشتر بدانیم و همچنین منابع زیان رسان را کشف کرده و از زیان رسیدن به یک بنگاه اقتصادی جلوگیری کنیم. باید مبالغ مربوط به درآمد و هزینه در یک بازه زمانی مشخص مورد بررسی قرار گیرند که طولانی ترین آنها برابر با یک سال مالی خواهد کرد.
در کنار این مسئله نباید از یاد ببریم که مبلغ و همچنین زمانبندی های مربوط به درآمد باید بر اساس این اصل به گونه ای تعیین شوند که قابلیت تحقق را داشته باشند. در کنار این مسئله نباید از یاد برد که فرآیند کسب درآمد باید به صورت کامل در دسترس باشند.
با توجه به این مسائل باید بدانیم که اندازهگیری های مربوط به سود در دورههای مختلف باید انجام شود و در کنار آن باید مقایسه با میزان هزینهها داشته باشیم تا واحد حسابداری بتواند بهتر در خصوص درآمدها و هزینهها تصمیمگیری کرده و میزان سود را بیشتر کند.
از این روی تعیین سود ملزم به کسر هزینهها در دوره مشابه بوده و در واقع قانون این اصل، محاسبه هزینههای مربوط به یک درآمد در مدت زمانی است که درآمد حاصل شده است. در ادامه این مقاله لازم است بدانید مرکز هزینه و درآمد چیست و چه کاربردی در تطبیق هزینهها با درآمدها دارد ؟
بهای تمام شده : عبارت است از مجموع ارزش عوامل تخصیص داده شده به تولید یک محصول.
هزینههای تولیدی : هزینههایی که برای ساخت یک واحد محصول بکار میرود که شامل دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و سربار ساخت.
مواد مستقیم : هر نوع موادی که برای تولید مستقیما بکار میرود و یک جزء اصلی و قابل شناسائی محصول تکمیل شده را تشکیل میدهد.
دستمزد مستقیم : حقوق و دستمزد کارکنانی که بطور مستقیم در تولید محصول دخالت دارند و مواد مستقیم را به محصول تبدیل میکنند.
سربار ساخت : تمام هزینههای منظور شده در جریان تولید به جزء مواد مستقیم و دستمزد مستقیم، به عنوان سربار کارخانه تلقی میشود، از قبیل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایر هزینههای غیر مستقیم تولیدی.
تخصیص هزینهها : عبارت است از منظور نمودن هزینهها به حساب هر یک از محصولات.
نرخ جذب سربار : نرخی است که بر اساس آن، هزینههای سربار ساخت به محصولات تخصیص داده میشود با توجه به موارد ذکر شده در بالا نتیجه میگیریم هزینهها کاهنده سود هستند، بنابراین هرگاه هزینهها کاهش یابند درآمد افزایش مییابد.
در این اصل ما اطلاعات مهمی که در مورد رویدادهای یک شرکت از لحاظ فعالیتهای مالی مانند میزان درآمد و هزینه وجود دارد را میبایست به صورت دقیق افشا کنیم تا به صورت کاملا مشخص در دسترس باشد.
در واقع این اطلاعات در دسترس تمامی کسانی خواهد بود که در خصوص مسائل شرکت یا بنگاه اقتصادی تصمیمگیر خواهند بود. برای افشای حقایق در حسابداری لازم است تا نکات مهم در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی را بهخوبی یاد بگیرید.
اگر قصد یادگیری حسابداری از پایه تا پیشرفته را دارید با انتخاب پکیج جامع آموزش صفر تا صد حسابداری ویژه بازار کار تمام تکنیکها و مهارتهای کلیدی که لازم است برای ورود به این حرفه بیاموزید را بصورت یکجا در اختیار شما قرار خواهیم داد.
هم اکنون بازار کار حسابداری به شدت نیازمند حسابداران ماهر، با تجربه و مسئول است. چنانچه یک حسابدار ب
در فضای رقابتی کسب و کارها، هر تصمیم کوچکی میتواند بازخوردهای بزرگ و تعیین کنندهای را در کسب و کار
آموزش تجزیه و تحلیل صورتهای مالی بخش مهمی از فرایند حسابداری است که در دورهها و کلاسهای آموزش حساب